روستا ازغد

روستا ازغد

بعد از مدتها

امشب بعد از ماه ها به شدت هوس کردم سری به وبلاگم بزنم و چند خطی بنویسم ولی اصلا نمی دونم چی بنویسم ...........شایدم آمادگیشو ندارم !!!! ولی قول می دم در اولین فرصت با یک موضوع جالب بیام خدمتتون ....ایشاالله
پس فعلاً با اجازه
برای خالی نبودن عریضه چندتا عکس از روستا ازغد که هر هفته برای درس روستا 2 میریم می زارم بلکه از طبیعتش لذت ببرین

تداوم آغاز

خوشحالم كه بالاخره وقت شد كامپيوترم روشن كنم و سري به همسايگان دنياي مجازي بزنم ...... اكثريت خبر دارين كه شنبه يك همايش معماري داشتيم در حد تيم ملي منظور با حضور 1200 مهمان : ) اين همايش با تمام سختي ها و مشكلاتي كه داشت ولي به نظر من خيلي جالب بود و خيلي چيزا مي شد ازش ياد گرفت !!!! با اطمينان مي تونم بگم 10 -15 روز آخر حتي وقت نفس كشيدن نبود. به هر حال هر چي كه بود به خوبي و خوشي گذشت و خاطراته قشنگي به جا گذاشت.....تو اين مدت با يك تعداد بچه ها بيشتر اشنا شدم و فهميدم كه هنوز بچه هايي هستن كه روي اسم دانشجو و دانشگاه غيرت دارن و براي حفظ خيلي از ارزش ها كه شايد به ظاهر فراموش شده تلاش مي كنن يا هنوز كسايي هستن كه براي اثبات خودشون تلاش مي كنن در مقابل به سازمانهايي سر زديم و با مديرهايي روبه رو شديم كه گرچه كارهاي بزرگ كردن ولي خيلي كوچيكن و البته كساني بودن كه هم كارهاي بزرگ مي كردن و هم آدماي بزرگي بودن....... خلاصه همش تجربه و بود و خاطره ! و شايد بهانه اي بود تا خيلي ها به داشجو ها و بچه هاي با غيرت بيشتر اطمينان كنن به هر حال
دست همه بچه هاي خوبه معماري مخصوصا بچه هاي تيم اجرايي درد نكنه....... دوست دارم تا جايي كه در ذهنم هست اسمي از اعضاي باند ببرم بلكه درس عبرتي بشه براي سايرين :) راستي خودمون مي دونيم كه كار ما هم مثل خيلي كاراي ديگه بي نقص نبود ولي اينم مي دونيم و شنيديم كه نسبت به يك همت دانشجويي و با وجود سنگهايي كه مي انداختن عالي بود
خانم حسين نژاد
آقاي خوشنويس
آقاي حسيني پور
آقاي قدرتي
آقاي خاوري
آقاي تقي پور
آقاي جعفري
و
.......
يك عده هم روزه همايش خيلي كمك كردن كه حتي اسمشون نمي دونم جز دو نفر ؛ چون خيلي زحمت كشيدن بد نيست اسمي ببرم :) س
آقاي نجاتيان
آقاي قاسمي

اعتراض به عوض کردن نام خلیج فارس

ايراني هاي عزيز دست به كار بشن
.سایت گوگل در اقدامی عجیب و با زیر پا گذاشتن قوانین سازمان ملل در سایتخود نام خلیج فارس را به خلیج عربی تغییر داده، اگر يك ميليون نفر اعتراضخودشون رو به اين آدرس بفرستند گوگل مجبور به برگرداندن خليج عربي بهخليج فارس ميشه لطفا ساكت نشينيد اين خبر رو به اطلاع همه برسونيدسایت گوگل در اقدامی عجیب و با زیر پا گذاشتن قوانین سازمان ملل در سایتخود به خلیج عربی تغییر داده، اگر يك ميليون نفر اعتراض خودشون رو به اينhttp://www.petitiononline.com/sos02082/petition-sign.html "چگونه این فرم را پر کنیم ؟شما دوستان برای این که با این قسمت هیچ مشکلی نداشته باشید ما اموزش انرا نیز برای شما اماده کرده ایم تا بدون هیچ گونه مشکلی قادر به ارسالنظر خود باشید.پس از کلیک بر روی لینک بالا در صفحه نمایش داده شده برای شما در پایینصفحه بر روی گزینه "click here to sign petition " سپس در صفحه ظاهر شده شما سه گزینه را مشاهده میکنید قسمت اول "Name " در اینجا اسم خود راوارد کنید در قسمت " Email Address " شما ایمیل خود را وارد میکنید و درقسمت سوم " Comments " عبارت only persion gulf را وارد کنید و در پایانبر روی گزینه " perview your signature " کلیک کنید.دوستانی که وبلاگ یا وب سایت دارند حتماْ این گزارش رو در صفحه اصلیوبسایتشون بزارن و دوستان دیگر هم از طریق فرستادن این متن به اددلیستهای خود تلاش کنند تا امضای بیشتری جمع بشه.تا این لحظه حدوداْ ۳۰۰ هزار نفر امضا کردن که باید این عدد به یک میلیون (۰۰۰/۰۰۰/۱) نفر برسه

............

هراسم نيست از دم سرديه لفظ خداحافظ
ز گرماي اولين ديدار مي سوزم
رفيقه نيمه راهي تو
مرا با خويشتن بگذار
مگو حرفه سفر با من ؛ مكن اصرار ؛ مي ترسم
به غفلت كرده ام خو؛ بگذر از من اي نسيم صبح
مرا از خواب سنگينم نكن بيدار؛ مي ترسم

اين نيز بگذرد

امشب از اون شباست كه انشا الله زودتر صبح بشه....خدا شكر كه فردا پنجشنبه ست وبرنامه هاي ورزشي د ارم وگرنه من مي موندم و اين انر ژي منفي عذاب آور

يك دقيقه از 14400 دقيقه خودمم

بيشترروزا مثه امروز از لحظه اي كه بيدار مي شم ؛ مي گم - مي خندم - تبادل نظر مي كنم ، اين وسطا با چند نفري بحث مي كنم ناراحت مي شم و ناراحت مي كنم
..
ولي بازم سعي ميكنم فراموش كنم و با لبخند گام بعدي و بردارم
.
آخرين ذرات پتانسيل اين جانب متاسفانه همزمانه با شام خوردن در كنار خانواده ولي باز هم لبخندم حفظ ميشه و سعي مي كنم در كل كل كردن كم نيار م
بهترين و شيرين ترين زمانم تموم مي شه و حالا مي خوام برم به طرف جايي كه از صبح در انتظارش بودم و هر روز بيشتر از قبل حس وابستگي بهش ميكنم
..
به طرف اتاقم قدم بر مي دارم و هنوز پر از شادي و انرژي
زماني كه صداي دل نواز حسام الدين سراج به گوشم مي رسه و روي صندلي مخصوصم مي شينم
..
تازه مي فهمم كه هيچي انرزي ندارم و حتي لبخند
..
..
نصفه انرژيم براي كسايي تلف شد كه الان فكرشون داره عذابم مي ده
.
حالا كه تمام ديالوگ هاي 24 ساعتم مرور مي كنم ؛
مي فهمم كه امروز در بازي زندگي سر بلند نشدم............... س
.
تلاشم كردم كه كسي ناراحت نشه ولي در مقابلم آينه اي نديدم .... ديدم ولي بين اين همه تاريكي به چشم نميامد
..
نا خود اگاه بعد از 2 سال يك برگه ي طراحي بر مي دارم و شروع مي كنم به آ ب مركب
و تنها اين دقيقه از 24 ساعت حس كردم خودمم و تنها خودم
.
.حق دارن بعضيا، ينجا هم جاي خوبي براي درد دل كردن

مسابقه‌ی راندو معماری

موضوع : برج آزادی (میدان آزادی شهر تهران)س
ابزار کار: آزاد
مهلت ارسال آثار: 2 اردیبهشت ماه 87
لطفاً آثار خود را به انضمام اطلاعاتی در مورد سبک و ابزار کار و نام کاربری در سایت تا موعد
مقرر به نشانی پست الکترونیك كه در پايين آمده است ارسال کنید. آثار ارسالی در 3 اردیبهشت ماه 87 (روز معمار) در سایت کافه دیزاین به نمایش درآمده تا 10 اردیبهشت ماه در معرض داوری اعضای سایت قرار خواهد گرفت. اثر برگزیده در روز 11 اردیبهشت ماه معرفی و به آفریننده‌ی ‌آن هدیه‌ای به رسم یادبود اهدا خواهد شد. لطفا براي اطلاعات بيشتر اينجا كليك كنيد

شروع سال 1387 مبارك

آرزويم اين است
نتراود اشك در چشم تو هرگز مگر از شوق زياد. نرود لبخند ازعمق نگاهت هرگز و به اندازه ي هر روز تو عاشق باشي. عاشق آنكه تو را مي خواهد و به لبخند تو از خويش رها مي گردد و تو را دوست بدارد به همان اندازه كه دلت مي خواهد
نوروز 1387 بر همه ي شما دوستان و همكاران خوبم مبارك
چند وقت پيش يكي از بچه هاي كافه ديزاين اين شعر شقايق (كه پايين گذاشتم ) ؛ نوشته بود خيلي خوشم اومد ، امشب بي دليل حسه شاعريم گل كرد و گفتم بزارمش اينجا تا همه بخونن........مخصوصا شقايق ها

شقايق

شقايق گفت:با خنده نه بيمارم، نه تبدارم
اگر سرخم چنان آتش حديث ديگري دارم
گلي بودم به صحرايي نه با اين رنگ و زيبايي
نبودم آن زمان هرگز نشان عشق و شيدايي
يکي از روزهايي که زمين تبدار و سوزان بود
و صحرا در عطش مي سوخت تمام غنچه ها تشنه
ومن بي تاب و خشکيده تنم در آتشي مي سوخت
ز ره آمد يکي خسته به پايش خار بنشسته
و عشق از چهره اش پيداي پيدا بود
ز آنچه زير لب مي گفت : شنيدم
سخت شيدا بود نمي دانم چه بيماري
به جان دلبرش افتاده بود- اما طبيبان گفته بودندش
اگر يک شاخه گل آرد
ازآن نوعي که من بودم
بگيرند ريشه اش را و
بسوزانند
شود مرهم
براي دلبرش آندم
شفا يابد
چنانچه با خودش مي گفت بسي کوه و بيابان را
بسي صحراي سوزان را به دنبال گلش بوده
و يک دم هم نياسوده که افتاد چشم او ناگه
به روي من
بدون لحظه اي ترديد شتابان شد به سوي من
به آساني مرا با ريشه از خاکم جداکرد و
به ره افتاد
و او مي رفت و من در دست او بودم
و او هرلحظه سر را
رو به بالاها
تشکر از خدا مي کرد
پس از چندي
هوا چون کوره آتش زمين مي سوخت
و ديگر داشت در دستش تمام ريشه ام مي سوخت
به لب هايي که تاول داشت گفت:اما چه بايد کرد؟
در اين صحرا که آبي نيست
به جانم هيچ تابي نيست
اگر گل ريشه اش سوزد که واي بر من
براي دلبرم هرگز
دوايي نيست
واز اين گل که جايي نيست ؛ خودش هم تشنه بود اما!!
نمي فهميد حالش را چنان مي رفت و
من در دست او بودم
وحالا من تمام هست او بودم
دلم مي سوخت اما راه پايان کو ؟
نه حتي آب، نسيمي در بيابان کو ؟
و ديگر داشت در دستش تمام جان من مي سوخت
که ناگه
روي زانوهاي خود خم شد دگر از صبر اوکم شد
دلش لبريز ماتم شد کمي انديشه کرد- آنگه
مرا در گوشه اي از آن بيابان کاشت
نشست و سينه را با سنگ خارايي
زهم بشکافت
اما ! آه
صداي قلب او گويي جهان را زيرو رو مي کرد
زمين و آسمان را پشت و رو مي کرد
و هر چيزي که هرجا بود با غم رو به رو مي کرد
نمي دانم چه مي گويم ؟ به جاي آب، خونش را
به من مي داد و بر لب هاي او فرياد
بمان اي گل
که تو تاج سرم هستي
دواي دلبرم هستي
بمان اي گل
ومن ماندم
نشان عشق و شيدايي
و با اين رنگ و زيبايي
و نام من شقايق شد
گل هميشه عاشق شد

معماري معاصر مشهد در پنج پرده

مقاله مهندس خبازي با عنوان "معماری معاصر مشهد در پنج پرده" در شماره هشتم ، ويژه نوروز هشتاد و هفت مجله" ساختمان ایران" چاپ شد. در این مقاله کل دوره های معماری معاصر مشهد با ویژگیها و مسائل مختلف سبکی و تاریخی معرفی شده است. این مقاله چکیده پایان نامه کارشناسی ارشد جناب مهندس خبازي به راهنمایی دکتر اقضلیان و مشاوره مهندس صحاف و دکتر زنجانی زاده بوده . مطالعه این مقالعه به علاقمندان معماری معاصر مشهد توصیه می شود
*****
محل توزيع مجله ساختمان ايران
فروشگاه عالم زاده
كتابفروشي كسري

قدرداني

حرف براي گفتن زياده ولي گفتن نگيم بهتره ...........از اونجايي كه قدر داني از استاد هيچ وقت جرم نبوده فقط مي گم خدا مهندس اعرابي ، مهندس خبازي ، مهندس سبزواري و مهندس امام جمعه حفظ كنه! در اين 5 ترم رفت و آمد در دانشگاه فقط مي تونم اين اساتيد به خوبي ياد كنم و بگم كه واقعاً لايق واژه ي استادي بودن و هستن و انشاالله خواهند بود.
اميدوارم اساتيدي مثل دكتر حاج رضا پور هيچ وقت پشت بچه هاي اين دانشكده خالي نكن
****
خدا بيامرزه مهندس باقرزاده كه هيچ وقت از ياد بچه هاي معماري مشهد نخواهد رفت

ويژگي هاي خانه‌هاي قديمي.1

از جمله خصوصيات خانه هاي قديمي در اصفهان و بيشتر شهرها مساحت زياد آن است. سبك معماري آنها نيز به اين صورت است كه از دو قسمت اندروني و بيروني بوده است. اين خانه ها از قسمت هاي ذيل تشكيل مي شده اند: 1. سكو 2- سردر ورودي 3- در ورودي 4- هشتي 5- دالان 6- ايوان ها 7- حياط و اتاقهاي اطراف آن 8- حوض 9. آشپزخانه 10.سرويس ها
سكو: محلي در دو سوي در ورودي ، براي استراحت در هنگام انتظار، براي ورود يا گفت و گو با همسايه ها
سر در ورودي :‌ هلال تزئيني روي در و تنها قسمت خارج از خانه كه اغلب كاشي كاري دارد و معمولاّ طوري ساخته مي شد كه در زمستانها مانع از ريزش برف و باران بود و در تابستانها نيز مانعي براي تابش مستقيم آفتاب به شمار مي رفت. در بالاي سردر آياتي از قرآن كريم يا عبارات مذهبي نوشته مي شد تا هنگام ورود و خروج از زير آيات قرآني يا روايات و عبارات ديني عبور كنند.
در ورودي : در بيشتر خانه هاي سنتي ، درهاي ورودي دو لنگه و چوبي هستند و هر لنگه كوبه اي نيز دارد . زن ها حلقه اي كه صداي زيري داشت ، به صدا در مي آوردند و مردها كوبه ي چكشي شكل را كه صداي بمي داشت .
هشتي : بلافاصله پس از ورودي به فضاي هشتي مي رسيم. اغلب به شكل هشت ضلعي يا نيمه هشت ضلعي و يا بيشتر مواقع چهار گوش است. هشتي داراي سقفي كوتاه و يك منفذ كوچك نور در سقف گنبدي شكل ان است و عموماّ سكوهائي براي نشستن در آن طراحي شده است. هشتي براي انشعاب قسمت هاي مختلف خانه و گاه براي دسترسي به چند خانه ساخته مي شد. در خانه هاي بزرگ ، اندروني و اقامتگاه هاي خدمتكاران نيز به هشتي راه داشتند و اغلب براي جدا سازي آقايان و خانم ها دو قسمتي ساخته مي شد.
دالان (راهرو) : د الان راهروي باريكي بود كه با پيچ و خم وارد شونده را از هشتي به حياط خانه هدايت مي كرد. پيچ و خم دالان براي رعايت حريم خصوصي خانه بود تا عابر نتواند سريعاً فعاليت هاي جاري در حياط را متوجه شود..
حياط : حياط در خانه هاي قديمي مركز و قلب ساختمان بود. ، حياط مركزي همراه با ايوان در هر سمت ، ويژگي بود كه از گذشته هاي دور در معماري ايراني حضور داشت ؛ البته اين امكان وجود داشت كه حياط از نظر هندسي مركز خانه نباشد اما از نظر زندگي و انجام فعاليت ها و ايجاد ارتباط بين قسمت هاي مختلف خانه، تعبيه ديد و ساير مسائل مركز خانه محسوب مي شد. حياط محلي براي برگزاري مراسم مختلف نظير مراسم مذهبي ، عروسي و تجمع اقوام بود. معمولاً چهار گوش بود. ابعاد حيات را تعداد و عملكرد فضاهاي اطراف ان تعيين مي كنند. هر حياط معمولاً يك حوض و چند باغچه دارد كه بسته به شرايط مختلف محلي نظير آب و هوا و عوامل فرهنگي اشكال متفاوتي مي يابد. سازمان دهي فضاهاي محصور حياط به گونه اي بود كه با تغييرات فصلي و كاركردها ي مختلف اتاق هاي مجاور متناسب باشد.
حوض و باغچه : در حياط سازي خانه هاي قديمي حوض و باغچه معتبرترين عناصر حياط سازي به شمار مي رفت
تالار: اين عنصر عموماً فضائي بود با تزئينات بسيار زيبا و پركار كه در كنار اتاق هاي ساده زندگي در خانه هاي سنتي كاملاً مشهود بود. تالار با گچبري، آئينه كاري، نقاشي روي گچ، مقرنس و با نقاشي روي چوب تزئين مي شدند. جبهه رو به حياط تالار با ارسي هاي 5 دري يا 7 دري به حياط خانه مربوط مي شدند. تالار براي پذيرايي از مهمانان محترم و مخصوص مورد استفاده قرار مي گرفت.
نشيمن: نشيمن،‌ اتاق هائي بود كه از تالار اهميت كمتري داشتند و از اتاق هاي ساده مهمتر بودند نشيمن، محل تجمع افراد خانواده ومهمانهاي بسيار نزديك به حساب مي آمد اين عناصر از نظر تزئينات بسيار ساده بودند.
آشپزخانه: معمولاً مربع يا مستطيل است . نزديك آب انبار و چاه آب قرار دارد. در درون آشپزخانه ، محلي براي پخت و پز ، ذخيره ي چوب و تنور پخت نان و در درون ديوار آن تاقچه اي براي قرار دادن ابزار آشپزي و غذل تعبيه شده است
. آبريزگاه (توالت) و حمام: در سطح پايين تري قرار مي گرفتند: نخست به دليل سهولت در استفاده از آب و زهكشي آن ؛ دوم گرماي آن.. حمام به دو بخش تقسيم مي شد: يكي براي تعويض لباس (سر بينه) و ديگري براي شست وشو (گرم خانه)
جهت خانه ها :‌ جهت خانه تابع زاويه ي نور خورشيد و قبله است . هر وجه خانه براي فصل خاصي از سال مناسب بود و عناصري مانند تالار ، بادگير، پنج در ع سه دري و ارسي در شمار راه حل ها بودند. در اكثر قريب به اتفاق خانه هاي سنتي، محور اصلي بنا، محور شمالي جنوبي بودند و بهترين موقعيت را براي گرفتن نور خورشيد داشتند تا در روزهاي گرم تابستان از سايه و در زمستان از گرماي خورشيد برخوردار باشد ؛ فضاهاي اصلي زندگي نيز در دو سمت شمالي و جنوب ساخته مي شدند و فضاهائي كه اهميت كمتري داشتند،‌ به خصوص فضاهاي خدماتي در دو سمت شرق و غرب ساخته مي شدند
*
منابع: 0 معماري خانه هاي ايران _ دكتر فاطمه كاتب intranet.isfahan.ir.

راندو

خانه ي ايراني.1

مسكن به عنوان محل سكونت و آسايش، يكي از نيازهاي اوليه بشري و از نخستين مسائلي است كه انسانها هميشه به دنبال يافتن پاسخي مناسب و منطقي براي آن بوده اند. بنابراين هنگامي كه به معماري گذشته ايران مي پردازيم مسكن نيز جائي در بحث هايمان خواهد داشت. اما به دلائل مختلف از جمله عدم استحكام خانه ها در قديم و عدم توجه به حفظ و نگاهداري آن خانه ها در ادوار قبل از صفويان در اصفهان باقي نمانده اند. در دوران صفويه معماري نيز همچون ديگر هنرها مورد توجه قرار گرفت و در كنار كاخها و پلها و بازارها و مساجد، خانه هاي باشكوه ساخته شد و اصفهان به شهر پنجره هاي رنگين در جهان مشهور شد اما با اضمحلال صفويان و انتقال پايتخت و افول شهر اصفهان شور و شوق عصر صفويه كه بسياري آن را دوران طلائي معماري و ساير هنرها ناميده اند. به شدت نقصان گرفت و مهاجرتها و عدم امنيت ناشي از انتقال قدرت بين سلسله ها باعث شدند زمينه هاي تخريب خانه هاي باشكوه و مجلل فراهم گردد. بطوري كه امروز در شهر اصفهان خانه هائي كه متعلق به دوران صفويه باشد بسيار كم هستند و اين مطلب علاوه بر مسائلي كه مورد اشاره قرار گرفتند ناشي از تحولاتي است كه در قرن نوزدهم زمان حكومت قاجارها در جهان به وقوع پيوست و مواردي همچون افزايش جمعيت، گسترش تجارت خارجي، تورم قيمت ها و تماس فزاينده با كشورهاي اروپايي بر ساختار قدرت داخلي، ارزش ها و انديشه ها تاثير نهادند و شهر اصفهان كه خسارتهاي بيشماري را متحمل شده بود از حكومت ظل السلطان به بعد دچار تغييراتي شد كه در كالبد شهر به خوبي احساس مي شود. در بررسي هائي كه متخصصين و پژوهشگران در باره واحدهاي مسكوني اصفهان به عمل آورده اند اين نكته مشخص مي شود، كه در هر دوره اي تدريجاً نوعي از معماري و نوسازي جديد انجام مي گرفته كه بيشتر تحت تاثير عوامل فرهنگي و اقتصادي بوده است. قبل از آن كه به معرفي چند خانه بپردازيم برخي ويژگي هاي اختصاصي خانه هاي قديمي اصفهان را ذكر كرده و تاكيد مي كنيم كه اين ويژگي ها در بيشتر شهرها يكسان بوده و تنها در برخي استانها به دلائل آب و هوا و عوامل جوي تفاوتهائي در نحوه ساخت آنها مي بينيم.

منابع: 0 معماري خانه هاي ايران _ دكتر فاطمه كاتب
intranet.isfahan.ir.

ديگه زيادي داره اذيت مي كنه

امشب بعد مدتها موفق شدم پست جديد بزارم ....وقتي شانسي اين اتفاق مي افته اينقدر هول مي شم كه نمي فهمم چي بزارم ...تا به خودم ميام و يك چيزايي اماده مي كنم باز بلاگر گير مي ده !!!!!!!!!!!!!!!س
اميدوارم امشب اي طوري نباشه

خانه ي ايراني

اين ماكت برداشت من از منزل علي سعادت _ شيراز كه اين ترم تحويل دادم و خوشبختانه مورد تاييد استادمون خانم مهندس اكبري هم شد...... پروژه ي لذت بخشي بود

سايت طرح يك

اين هم عكسايي از سايت بچه هاي طرح يك كه خواسته بودين بزارم...اگه لازمه بقيه عكس ها هم بزارم ؟؟؟؟؟؟ ممكنه نتونيد كامنت بزارين لطفاً ميل بزنين

شاهكاري از زاها حديد

مجتمع تجاري _ مسكوني _ نمايشگاهي و اداري
از تنبلي نيست كه آپ نمي شم !!! مدت هاست كه اين بلاگر داره اذيت مي كنه و نمي تونم پست جديد بزارم ..الانم شانسي باز شد ولي اين مدت كافه ديزاين چند تا مطلب گذاشتم :) انشاالله اگه بلاگر اجازه بده مي خوام چند تا پست بزارم . راستي به آلبوم عكس هم يك سري بزنين
شاد و موفق باشيد

نگاهي و يادي

زندگي 3 چيز است: اشكي كه مي خشكد, لبخندي كه محو ميشود, يادي كه مي ماند
اين عكس از وبلاگه نينا شاهرخي
اين عكس هم از وبلاگه كيوان صابري
.
.
اين عكسا براي خيلي ها يك دنيا خاطرست